تا اینجا اومدی یک فال هم بگیر

فال حافظ بگیرید فال واقعی خاطره از حافظ بنویس

کمال حیرت – عشق تو نهال حیرت آمد – غزل ۱۷۲ – ۲۲۶

۲۲۶- کمال حیرت

عشق تو نهال حیرت آمد     وصل تو کمال حیرت آمد
بس غرقه حال و صل کاخر     هم با سرحال حیرت آمد
نه وصل بماند و نه واصل   آنجا که خیال حیرت آمد
یک دل بنما که در ره او   برچهره نه خال حیرت آمد
از هر طرفی که گوش کردم آواز سوال حیرت آمد
شد منهزم از کمال عزت     آن را که جلال حیرت آمد
سر تا قدم وجود حافظ       در عشق نهال حیرت آمد
توضیحات :
بیت اول تلمیح به فرمایش مولا علی (ع) است که می فرماید ۰ خدایا سرگشتگی ما رد عظمت خود افزون فرما ) حیرت ( سرگشتگی در راه عشق ) معنی بیت ۱( عشق تو حیرانی و سرگشتگی  برایم بوجود آورده است و وصال تو نیز باعث کمال سرگردانی عاشقان گردید ) معنی بیت ۲( چه بسیار عاشقانی که در دریای محبت تو غرق شده اند و سرانجام کارشان به سرگشتگی کشید و خود را از معشوق تشخیص ندادند ) معنی بیت ۳( جایی که تصور سرگردانی و حیرت پدید آید نه از خود و نه از وصال خبری باشد بطوری که غرقه دریای عشق و حیرت تو باشم ) معنی بتی ۴( دلی به من نشان بده که بر چهره اش نشان سرگشتگی در طریق عشق نباشد )
نتیجه تفال :
۱-   خواجه در بیتهای ۵-۶-۷- فرماید ( از هرجانب که گوش فرا دادم گویی حیرت سوال می کرد آیا مخلوق عظمت و بزرگی خالق را آنطور که باید بشناسند خواهند شناخت )( عاشقی که بر عظمت و سلطه حیرت چیره شد در برابر توانایی معشوق شکسته شد وهستی را باخت )‌( سرتا پای حافظ در عشق به نهال ودرخت سرگشتگی ببدل گشت است ) جنابعالی با توجه به این سه بیت دریابید .
۲-   این نیت موجب سرگردانی و حیرت و دل مشغولی جنابعالی گردیده است که اگر از آن صرف نظ رکنید بمراتب بهتر می باشد زیرا تا کنون جز رنج و دلهره وعذاب برای شما و خانواده تان سودی نداشته است زیرا موقعیت های بسیار بهتر در انتظار جنابعالی و خانواده شما می باشد پس به یکی از مشاهد متبرکه بروید و دعا کنید و بهتر است سوره القلم را با معنی و حضور قلب بخوانید
۳-   یکی از اوقامجنابعالی سخت به شما نیازمند است و منتظر اینکه از درآیید و به او کمک کنید پس اقدام نمایید و اور ا چشم ره راه مگذارید چیزی که گم کرده اید نزد دوستی به امانت است نگران نباشید خوابی ه دیده ایدبرای کسی تعریف نکنید و به زودی ملاقاتی سودمند و سفری پربرکت در پیش خواهید داشت
۴-   مسافر فعلاً اوضاعش رو به راه نمی باشد ولی جای نگرانی هم نیست خبر بدی دریافت می کنید امانارحت نشوید ویژگیهای جنابعالی عبارتند از وسواسی ناقلا دقیق مغرور زیرک و باهوش زرنگ حادثه جو سخاوتمند منطقی مهربان ولخرج دوست باز
۵-   رنگ نخودی یا نخودی مایل به شیری را برایتان توصیه می کنم زیرا رابطه صمیمی در شما ایجاد می کند و بر هماهنگی چهره شما می افزاید و موجب افزایش انرژی احساس لطافت و آرامش جنابعالی می گردد و گامهای مثبت را با اطمینان خاطر و اعتماد به نفس بیشتر بر می دارید عزیزم قفل یعنی که کلیدی هست پس بازکننده یا قفل ساز کجاست ؟
کمی بیشتر در خصوص غزل بدانید :
شرح غزل :
 ١ -عشق تو،نهال حیرت و وصل تو،کمال حیرت است.[حیرت،وادى ششم از وادى‌هاى سیر وسلوک عرفانى و سکوى پرش به مرحله‌ى هفتم یعنى فناست.شاعر حیرت را به درختى مانند مى‌کندکه نهال آن در مرحله‌ى عشق(وادى دوم سیر و سلوک)در دل سالک کاشته مى‌شود و در مرحله‌ى‌هفتم به درخت کاملى تبدیل مى‌شود.در این غزل،ویژگى‌هایى از وادى حیرت توصیف شده است.]
 ٢ -چه بسیار سالکانى که پس از غرق شدن در وصل باز هم به حالت حیرت باز مى‌گردند.
 ٣ -دلى را نشان بده که داغ حیرت بر آن نقش نبسته باشد.[به دل شخصیت بخشیده و حیرت را
مانند خالى بر چهره‌ى او تصور کرده است.]
 ۴ -حتى با آمدن خیال حیرت،نه از وصل نشانى مى‌ماند و نه از واصل.[یعنى حیرت چنان است‌
که حتى سالک واصل را هم سرگشته مى‌کند.تکرار مضمون بیت دوم است.]
 ۵ -از هر طرف که گوش کردم،صداى سؤال حیرت مى‌آمد.
۶-کسى که جلال و شکوه حیرت را یافت،از کمال عزت دوست،شکست خورده و گریزان شد.
 ٧ -سر تا پاى وجود حافظ،در عشق او نهال حیرت است.[نهال حیرت تشبیه است.از آن رو
حیرت را به نهال مانند کرده که نهال،استوار نیست.با وزش باد به هر سو خم مى‌شود و در معرض‌افتادن است.]
****
دیوان حافظ بر اساس نسخه قزوینی و خانلری
غزل به قلم علامه قزوینی :
عشق تو نهال حیرت آمد وصل تو کمال حیرت آمد
بس غرقه حال وصل کاخر هم بر سر حال حیرت آمد
یک دل بنما که در ره او بر چهره نه خال حیرت آمد
نه وصل بماند و نه واصل آن جا که خیال حیرت آمد
از هر طرفی که گوش کردم آواز سوال حیرت آمد
شد منهزم از کمال عزت آن را که جلال حیرت آمد
سر تا قدم وجود حافظ در عشق نهال حیرت آمد
غزل به قلم شاملو : 
غزل به قلم الهی قمشه ای :
غزل به قلم عطاری کرمانی :
عشق تو نهال حیرت آمد     وصل تو کمال حیرت آمد
بس غرقه حال و صل کاخر     هم با سرحال حیرت آمد
نه وصل بماند و نه واصل   آنجا که خیال حیرت آمد
یک دل بنما که در ره او   برچهره نه خال حیرت آمد
از هر طرفی که گوش کردم آواز سوال حیرت آمد
شد منهزم از کمال عزت     آن را که جلال حیرت آمد
سر تا قدم وجود حافظ       در عشق نهال حیرت آمد
غزل را بشنوید :
کلیپ های مرتبت با غزل :
برچسب ها

۲ دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن