تا اینجا اومدی یک فال هم بگیر

فال حافظ بگیرید فال واقعی خاطره از حافظ بنویس

فتح و بشارت – بیا که رایت منصور پادشاه رسید – غزل ۲۴۲ – ۱۴۶

۱۴۶- فتح و بشارت

بیا که رایت منصور پادشاه رسید     نوید فتح و بشارت به مهر و ماه رسید
جمال بخت رزوی طفر نقاب انداخت     کمال عدل به فریاد دادخواه رسید
سپهر دورخوش اکنون زند که ماه آمد   جهان به کام دل اکنون رسد که شاه رسید
زقاطعان طریق این زمان شوند ایمن   قوافل دل و دانش که مرد راه رسید
عزیز مصر به رغم برادران غیور       زقعر چاه بر آمد به او ج ماه رسید
کجاست صوفی دجال کیش ملحد شکل       بگو بسوز که مهدی دین پناه رسید
صبا بگو که چهار برسرم درین غم عشق       زآتش دل سوزان و دود آه رسید
زشوق روی تو شاها بدین اسیر فراق   همان رسید کز آتش به برگ کاه رسید
مرو به خواب که حافظ به بارگاه قبول     زورد نیم شب و درس صبحگاه رسید
توضیحات :
رایت + (پرچم = علم) منصور ( پیروزی = شاه منصور ) پادشاه ( اشاره به شاه شجاع ) نوید ( بشارت )مهر و ماه ( تمام افالک ماه و خورشید ) ظفر ( پیروزی ) ماه ( استعاره از پارشاه وقت ) کام ( آرزو ) قاطعان طریق ( دزدان ) قوافل ( قافله ه ا ) عزیز مصر ( وزیر سرزمنی مصر = حضرت یوسف ) به رغم ( برخلاف ) غیور ( متعصب ) برآمد ( بیرون آمد ) دجال ( بدکردار دروغگو فریبنده ) ملحد شکل ( فاسق بد سیرت و شکل ) دین پناه ( حامی دین ) مهدی ( حضرت مهدی عج ) بارگاه قبلو ( آستان پذیرفتگی ) معنی بیت ۳( دراین موقع فلک گردش زیبایی آغاز کردت که ماه سفر کرده فراز آمد و جهان اینک به مراد خود رسید که پارشاه کامیاب شد ) معنی بیت ۵( وزیر سرزمین مصر یعنی حضرت یوسف برخلاف برادران متعصب از قعر چاه بیرون آمد و از عزت به لندترین نقطه جهان دست یافت
نتیجه تفال :
۱-   این نیت دارای نشیب و فرازهایی است که قابل اجرا و حل می باشد به شرطی که سوره مبارکه حضرت یوسف را از آیه ۷۰تا ۹۵ با معنی و حضور قلب بخوانی و همین هفته به یکی از مشاهد متبرکه برو و دعا و نذری کن آنگاه با دقت سرعت عمل تلاش اقدام کن که رقیبان زیادی داری
۲-   خواجه دربیت ششم می فرماید ( به صوفی و درویش ناقلا و بدکردار و فریبند هو از دین برگشته پیام بده که درآتش اندوه بسوز که حضرت مهدی ( عج ) آخر زمان حامی دین حق ظهور خواهد کرد و به سزای اعمالت می رسی ) خود حدیث مفصل بخوان از این معنی حتماً موفق می شوی نومیدی زهر کشنده پیروزیست از تردید دست بردارد که توفیق های پی درپی درانتظار شما می باشد
۳-   از بدخواهان دوری کنو راز دلت را با هرکس درمیان مگذار درخانه دو نفر مشا را بی اندازه دوست دارند صاحب ۳ فرزند می شوی دومی نابغه  خواهد شد سفر کرده می آید هدیه ای دریافت م یکنی از وضع مالی و زندگی خوبی برخوردار خواهی شد بیمار شفا می یابد خریدو فورش سود آور است گشمده پیدا م یشود از او نگران نباشید که سرش به سنگ خورده است با شخص مهمی ملاقات خواهی کرد و شغل و کار جدیدی خواهید داشت
۴-   دارای روحیات مصمم منطقی کاری با شخصیت با ایمان با اراده پیروز و موفق جسور با اعتماد به نفس عجول و شتابزده رک و بی پروا سخاوتمند فداکار اهل عمل سختکوش زود رنج دمدمی هستید
۵-   رنگ صورتی برازنده شخصیت ذاتی شماست این رنگ ماهیت حقیقی وجودتان را آشکار می کند و عاملی قوی و نیرومند است که درزمان خاص از شما ساطع می شود و پیروزتان می کند
کمی بیشتر در خصوص غزل بدانید :
شرح غزل :
معانی لغات غزل(۲۴۲)
رایت: درفش ، عَلَم ، پرچم.
منصور: پیرزومند ، شاه منصور مظفرالدین مبارزالدّین .
نوید: مژده. نوید.
فتح: مژده پیروزی ، مژده گشایش .
بشارت: خبر خوش .
جمل بخت: زیبایی چهره بخت واقبال .
مظفر: فتح وپیروزی.
نقاب انداخت: نقاب را پایین انداخت ، روبند را به کناری زد.
کمال عدل: عدل کمال، عدالت و داد کامل ، کسی که عدالت کامل را مراعات می کند.
داد خواه :کسی که مظلوم واقع شده و خواهان داد و اجرای عدالت است.
سپهر: آسمان .
دور خوش اکنون کند: حالا به گردشی خوش وخوب ادامه دهد.
قاطعانطریق: راهزنان ، حرامیان
.ایمن: در امان ، مصون و محفوظ از تجاوز.
قوافل : قافله ها ، کاروانها.مَردِراه: مرد راه شناس .
عزیز مصر : پادشاه مصر، حضرت یوسف پس از رسیدن به سلطنت.
به رغم: بر خلاف ، به کوری چشم.
قعر:گودی ، ته پایین ترین نقطه چاه.
اوج: بالاترین نقطه مسیر.
دَجّال: نام شخصی کذاب و فریبنده که در آخر الزمان ظهور کرده و جهان را به آشوب بکشد و پس از او مهدی موعود ( عج) ظاهر خواهدشد و در روایات است که او دارای یک چشم و از مادری یهودی است.
دجال فعل: کسی که کارهای او به کارهای دجال می ماند ، کنایه از امیر تیمور لنگ.
مُلْحِد: با شکل و ظاهری به مانند ملحدان .
مهدی دین پناه: هدایت کننده دین و کسی که دین خدا در پناه او به عدالت رواج گیرد، محمد بن الحسن العسکری (ع) ، قائم آل محمد (ص).
قبول :پذیرش .
بارگاه قبول:مرحله قبولی و اجابت دعا.
معانی ابیات غزل(۲۴۲)
(۱) بیا (و ببین) که پرچم پیروز مند( شاه منصور ) پادشاه ، نمودار شد و مژده پیروزی و بانگ طبل خوش خبری ، در آسمان به گوش ماه و خورشید رسید.
(۲) چهره زیبای بخت ، پرده از از صورت فتح وظفر بر گرفت و انسان نمونه کامل عدالت برای دادرسی و به فریاد مظلوم آمد .
(۳) اکنون آسمان به خوشی و خوبی به گردش می پردازد که ماه جلوه گر شد و دنیا به کام دل ما می شود که شاه از راه رسید.
(۴) از این پس کاروانهای اهل دل و دانش از راهزنان در امان خواهند بود که مرد راه شناس و راهنمایی قدرتمند رسید.
(۵) یوسف ( کنعانی فرزند یعقوب ) بر خلاف میل برادران حسود خود از ته چاه برآمده و به مانند ماه به بالاترین درجه ترقی خود یعنی پادشاهی مصر رسید .
( ۶) آن پشمینه پوشی که کارهایش به دجال و ظاهرش به ملحدان می ماند کجاست؟ به او بگو که از درد و غصه بسوز که مهدی و حامی دین حق پیدا شد.
(۷) ای باد صبا ( به منصور ) بگو که در این غم عشق، از آتش درون دل و دود آه آن چه به سرم آمده ؟
(۸) ( و بگو که) از شوق دیدار تو ای پادشاه به این گرفتار در پنجه فراق همان رسید که از آتش به کاه می رسد.
(۹) خواب نیم شبی وسحر گاهان را از چشم بدور کن که حافظ بر اثر عذر نیم شبی و ناله سحری به جایی رسید که دعایش در پیشگاه خدا مستجاب شد.
شرح ابیات غزل (۲۴۲)
وزن غزل مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلات
بحر غزل: مجتث مثمن مخبون مقصور
*
شاه منصور در سال ۷۹۰ هجری شیراز رافتح و شاه یحیی برادر حیله گر خود و دست نشانده تیمور را از شیراز فراری دادو پس از شش ماه تسلط او، شیراز تا حدود پنج سال در زیر سلطه شاه منصور بود . او مردی شجاع و با غیرت ووطن پرست و با تیمور سر ناسازگاری داشت. حافظ این غزل را بدو ورود شاه منصور به شیراز سروده و می توان گفت این یکی از آخرین غزلهای است که این شاعر شهیر در ستایش ناجی آن روز ایران به نظم کشیده است.
هنر شاعر در به کار گرفتن کلمه منصور در مطلع غزل است که هم به عنوان صفت برای رایت و هم به عنوان اسم برای پادشاه خوانده می شود.
شاعر در بیت پنجم این غزل اشاره به برادران حیله گر یوسف مصری می کند و از اینکه عاقبت یوسف از چاه رهای یافته به سلطنت مصر می رسد خوشحال است و این کنایتی است به شاه یحیی برادر شاه منصور که در اثر نیرنگها و نقشه هایی که می کشید همیشه منصور برادر خود را از مرکز قدرت به دور نگاه می داشت . همچنین در بیت ششم از صوفی دجّال فعل ملحد مشکل نام می برد که مقصود او امیر تیمور گورکان است . امیر تیمور مردی با تحصیلات دینی و با معتقدات به معاریف و مشایخ متصوفه و صاحب اراده قوی و پشتکار فراوان بود او از یک پا لنگ بود و قیافه زشتی داشت و بدین سبب حافظ اورا صوفی دجال فعل و ملحد شکل می نامد که سخنی به گزاف نیست .
اشاره حافظ به مهدی دین پناه از دو نظر قابل مطالعه است نخست اینکه حافظ یک شیعه به مفهوم آنچه امروز از این کلمه مستفاد می شود نبوده بنابراین آوردن این نوید ظهور مهدی بدان معنی است که سایر فرق اسلامی نیز این عقیده اند که در آن زمان که دنیا را ظلم و جور فرا گیرد یک مهدی ظهور خواهد کرد و شیعیان این مهدی را اولاد امام حسن عسکری می دانند بنابراین منظور حافظ از همان مهدی ، همان هدایت کننده دین است. مطلب دیگر اینکه حافظ عارفی پاک نهاد و خالی از تعصّب فرقه گرایی بوده و حقایق دین را باور داشته و از این لحاظ در ردیف مولانا جلال الدین بلخی قرار می گیرد و ما می دانیم که داستان جنگ علی بن ابیطالب با اَمر بن اَبدود را تنها مولوی در کتاب مثنویآورده و در حدیث و اخبار شیعه و سنی جای پایی ندارد و این کمال بی طرفی و دین باوری و حقیقت جویی مولانا را می رساند .
شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالی
غزل به قلم علامه قزوینی :
بیا که رایت منصور پادشاه رسید نوید فتح و بشارت به مهر و ماه رسید
جمال بخت ز روی ظفر نقاب انداخت کمال عدل به فریاد دادخواه رسید
سپهر دور خوش اکنون کند که ماه آمد جهان به کام دل اکنون رسد که شاه رسید
ز قاطعان طریق این زمان شوند ایمن قوافل دل و دانش که مرد راه رسید
عزیز مصر به رغم برادران غیور ز قعر چاه برآمد به اوج ماه رسید
کجاست صوفی دجال فعل ملحدشکل بگو بسوز که مهدی دین پناه رسید
صبا بگو که چه‌ها بر سرم در این غم عشق ز آتش دل سوزان و دود آه رسید
ز شوق روی تو شاها بدین اسیر فراق همان رسید کز آتش به برگ کاه رسید
مرو به خواب که حافظ به بارگاه قبول ز ورد نیم شب و درس صبحگاه رسید
غزل به قلم شاملو : 
غزل به قلم الهی قمشه ای :
غزل به قلم عطاری کرمانی :
بیا که رایت منصور پادشاه رسید      نوید فتح و بشارت به مهر و ماه رسید
جمال بخت رزوی طفر نقاب انداخت      کمال عدل به فریاد دادخواه رسید
سپهر دورخوش اکنون زند که ماه آمد   جهان به کام دل اکنون رسد که شاه رسید
زقاطعان طریق این زمان شوند ایمن    قوافل دل و دانش که مرد راه رسید
عزیز مصر به رغم برادران غیور       زقعر چاه بر آمد به او ج ماه رسید
کجاست صوفی دجال کیش ملحد شکل       بگو بسوز که مهدی دین پناه رسید
صبا بگو که چهار برسرم درین غم عشق       زآتش دل سوزان و دود آه رسید
زشوق روی تو شاها بدین اسیر فراق    همان رسید کز آتش به برگ کاه رسید
مرو به خواب که حافظ به بارگاه قبول      زورد نیم شب و درس صبحگاه رسید
غزل را بشنوید :
کلیپ های مرتبت با غزل :
برچسب ها

۲ دیدگاه

  1. از حافظ پرسیدم موقع زنده بودنت توی این دنیا چی کار کردی ، که این جوری لطف خدا شامل ت شده و از حال همه با خبری و همیشه بقیه رو راهنمایی میکنی؟
    که توی بیت آخر گفت 🙂

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن