راه عشق – رهروان را عشق بس باشد دلیل – غزل — ۳۵۸

۳۵۸- راه عشق

رهروان را عشق بس باشد دلیل آب چشم اندر رهش کردم سبیل

موج اشک ما کی آرد در حساب آنکه کشتی راند بر خون قتیل

اختیاری نیست بدنامی من ضلنی فی اعشق من یهدی السبیل

آتش روی بتان برخود مزن ا بر آتش خوش گذر همچون خلیل

یا بنه برخود که مقصد گم کنی یا منه پااندرین ره بی دلیل

سالها در فکر آن بیتم که گفت پیلبانی بر لب دریای نیل

یا رسوم پیلبانی یادگیر مرو هندوستان با یاد پیل

یامکش بر چهره نیل عاشقی یا فرو بر جامه تقوی به نیل

بی می و مطرب به فردوسم مخوان راحتی فی الراح لافی السلسبیل

حافظاگر معنی ای داری بیار ورنه دعوی نیست غی را قال و قیل

توضیحات :

رهروان ( عاشقان سلاکان ) دلیل ( راهنما ) بس ( کافی ) آب چشم ( اشک ) آرد در حساب ( به نظر می آورد ) قتیل ( مقتول ) بتان ( محبوبان ) خلیل ( استعاره ا زحضرت ابراهیم = آرایه تلمیح ) بنه ( بگذار )فردوس ( بهشت ) معنی بیت ۱( برای عاشقان سالک عشق دلیلی کافی است پس اشک چشمم را در راهش می گذارم ) معنی بیت ۳( بدنامی من اختیاری نمی باش بلکه بدنامی است که در راه عشق برجانت بیفتد با خود در را برآتش عشق چون حضرت خلیل بیفکن تا خوش بگذرد ) معنی بیت ۵( این را مقرر و حتمی بدان که اگر بدون واسطه قصد وصال جانان را داشته باشی از مقصد دور می شوی و گم می شوی ) معنی بیت ۸( با علامت عاشقی را بر چهره مکش یا لباس تقوای خود را در نیل فرو برو عاشق باش )

نتیجه تفال :

۱-عشق جاده ای پر خطر است که انسانهای آگاه وعاشق حقیقی را می طلبد و آنها می توانند در این جاده پر مخاطره گام بدارند زیرا هرکس را یارای قدم گذاشتن نیست چون این راه با مخاطرات فراوانی روبروست و کسی که از رسم و رسوم عشق و محبت آگاهی ندارد نم یتواند عاشق شود اما اگر د راین جاده قدم گذاشتی مخاطرات آنرا از جان و دل پذیرا باش که لذت اصلی در پایان آن می باشد

۲- شخصی سیاه چهره و بلند قد و لاغر اندام و چشم درشت به کا رشما حسرت می روزد از او دروری بجوی

۳- آدمی خوش قلب هستی اما گاو نه من شیر ده هم می باشی که اطرافیان خود را آزار می دهی و از خود می رنجانی اماآنقدر مهربان هستی که همه تو را دوست دارند

۴- به ثروت و مال اهمیتی نمی دهی و فردی ولخرج هستی اما اندازه نگه دار که اندازه نکوست

۵- مسافر م یآید و شما مسافرتی در پیش دارید نذز خود را ادا کنید و خرید را انجام دهید چون ازدواج عملی می گردد و سفرزیارتی انجام م یگیرد و بیمار شفا می یابد

۶- اگر می خواهید ا زکارهی بسته شما گره گشاده گردد با حضور قلب و معنی در ۶ شب متوالی از سوره مبارکه الکهف آیه ۸۲ تا ۶ آیه بعد از ان رابخوانید

۷- خواجه در بیتهای ۲-۶-۷- به ترتیب فرماید ( ای موج اشک چشم ما را چه موقع مورد توجه قرار می دهی و التفات می کنی ای آن کسی که بر خون مقتول کشتی میر انی ) (سالهاست د رفکر آن بیت هستم که پیلبانی در کنار دریای نیل می گفت )( یا عادت و رسم فیلبانان را رعایت کن و یاد بگیر یا به خاطر فیل به هندوستان مرو = شرایط و لوازم هرکار فراهم کن آنگاه اقدام کن ) خود تفسیر کنید

کمی بیشتر در خصوص غزل بدانید :

شرح غزل :

غزل به قلم علامه قزوینی :

غزل به قلم شاملو :

غزل به قلم الهی قمشه ای :

غزل به قلم عطاری کرمانی :

رهروان را عشق بس باشد دلیل آب چشم اندر رهش کردم سبیل

موج اشک ما کی آرد در حساب آنکه کشتی راند بر خون قتیل

اختیاری نیست بدنامی من ضلنی فی اعشق من یهدی السبیل

آتش روی بتان برخود مزن ا بر آتش خوش گذر همچون خلیل

یا بنه برخود که مقصد گم کنی یا منه پااندرین ره بی دلیل

سالها در فکر آن بیتم که گفت پیلبانی بر لب دریای نیل

یا رسوم پیلبانی یادگیر مرو هندوستان با یاد پیل

یامکش بر چهره نیل عاشقی یا فرو بر جامه تقوی به نیل

بی می و مطرب به فردوسم مخوان راحتی فی الراح لافی السلسبیل

حافظاگر معنی ای داری بیار ورنه دعوی نیست غی را قال و قیل

غزل را بشنوید :

کلیپ های مرتبت با غزل :

برچسب ها

تا اینجا اومدی یک فال هم بگیر

راه عشق – رهروان را عشق بس باشد دلیل – غزل — ۳۵۸

۲ دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

عاشقان – اگر به باده مشکین دلم کشد شاید – غزل ۲۳۰ – ۱۲۷

گل افشان کن – می خواه و گل افشان کن از دهر چه می‌جویی – غزل ۴۹۵ – ۵۶۰

مست باده ازل – در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است – غزل ۴۵

ظلمات است – سحرم هاتف میخانه به دولتخواهی – غزل ۴۸۸ – ۵۴۵

دست دعا برآرم – ای غایب از نظر به خدا می سپارمت – غزل ۹۱

تا اینجا اومدی یک فال هم بگیر

شعر های مرتبط:

۲ دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نوشته های مشابه